بعد از یه مدت به وب هم نظر دادن و آشنایی اولیه تازه نظر خصوصی ها شروع میشه:
پسر: چه افکار قشنگی داری
دختر: ممنونم
- جدا" خیلی با سلیقه هستی
= بابا اینقدرها هم...
- واقعا که دستتون طلاست
= شما لطف دارین
- راستی اون نظری رو که دادم چرا جواب ندادین؟!
= کدووووووووووووووووووووم؟!!!!!!!!!!!!!!!
- همون دیگه!
= نمیدونم شاید نیومده!
- اههههه این نظر دادنم حال آدمو میگیره! شما آن هستین؟!
= نه من چت نمیکنم
- چرا؟
=خدا دوس نداره.
- مگه ما الان کار بدی داریم میکنیم؟
= نه اصلا
- خب داریم مث دو تا آدم منطقی با هم حرف میزنیم منتها فرقش با چت اینه که همش قاطی پاتی میشه و هی باید رمز بزنی و هزار و یک بدبختی و گرفتاری دیگه
= آره راس میگی فرقی نمیکنه
- ادت کردم الان هم آنم اگه دوس داری...
= اومدم
- چند سالتونه؟
= اون قدری هست که...
- کجایی هستین؟
= همه جای ایران سرای من است
- چه رشته ای میخونین؟
= همون دیگه
- واااااااااااااااای عجب رشته ای میدونستم یه فرشته ای مث شما باید هم که چنین رشته ای بخونه 
= مر۳۰ 
.
ساعت تقریبا ۱۹
.
ساعت حدود ۵ صبح
.
= راستی نگفتی که......
- خیلی طولانیه واقعا نمیشه تو چت گفت... شما سل دارین دیگه؟!
= وای خدا نکنه زبونتو گاز بگیر
- بابا منظورم از نوع ایرانیشه
= من سالم سالمم به خدا
- بابا منظورم ایرانسله
= چه با مززززززززززززززززه... خب اینو از اول بگو
- خب پس چرا نمیگی؟
= وای ویرو من از خونواده آبرو داری ام نکنه مزاحمم بشی و آبرومو ببری
- نه بابا مگه بیکارم اصلا شارژ ندارم شاید تا سال دیگه هم بهت نزنگم
= ۰۹۳۸...
- دستت درد نکنه قول میدم هیچوقت پشیمون نشی
= من باورت دارم
- فقط یه خواهش
= چی؟
- الان بهت بزنگم فقط صدای نازتو بشنوم و دیگه بره تا سال دیگه
= مگه نگفتی...؟
- جون ویرو. باشه؟
= باشه
.
.
یه هفته بعد با تلفن
.
.
- بسنتی؟
= جونم عزیزم جیگملم بگو چیه فدات شم؟
- اوووووممممممممممم هیچی ولش کن!
= بگو دیگه اذیت نکن
- آخه نمیشه تلفنی گفت!
= پس چیکار کنیییییییییییییییییییییییییم؟!
- میتونی بیای پارک ... ؟
= ببین ویرو من نمیتونم ممکنه داداشام منو ببینن
- زیاد طول نمیکشه قول میدم
= خب نمیشه همینجوری بگی؟
- منو باور نداری؟ واقعا که! دیگه از دستت ناراحت شدم...
= نه ویرو اینجوری نگو من جونم مال توه
- آخه نمیشه یه چیزایی رو پشت تلفن گفت باید حتما ببینمت!
= باشه میام هر چی تو بخوای.
.
توی پارک
.
- بسنتی چشات داره دیووونم میکنه
= ویرو من عاشقتم دیگه بدون تو زندگی واسم معنا نداره
.
یکساعت بعد
.
- بسنتی تو از لحظه وصال چی میدونی؟
= منظورت چیه؟
- اون لحظه ای که عشاق به هم میرسن و همدیگه رو بغل میکنن
= باید شیرین ترین لحظه عمر آدم باشه. نهههههههههههههههههههههههههه؟
- آرههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه. حیف که....
= حیف که چی؟
- حیف که باید دوریتو تا ۴ سال دیگه تحمل بکنم
= ۴ سااااااااااااااااال دیگه؟ مگه کجا میخوای بری؟؟
- هیج جا بابا تو چقد خنگی!!
= وای میسی
- منظورم آغوشته آخه من ۲ سال دیگه دانشگام طول میکشه و دو سال هم سربازیم تا اون موقع...
= ما مال همیم. من به پات میمونم. بی تو زندگی واسم تمومه.
- بسنتی تو منو باور داری؟
= بهت ایمااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان دارم من تو رو میپرستم
- باید بهم ثابت بکنی
= چطوری؟
- مگه نمیگی بهم ایمان داری؟
= چرا دارم با تمام وجودم با تمام سلولهای بدنم
- میای خونه ما؟
= یعنی بیام پیش خونوادت؟!!!!!!
- نه خننننننننننننگ. منظورم وقتیه که هیشکی تو خونمون نباشه میخوام اتاقمو نشونت بدم
= وای از خدامه
.
.
بعد از خونه بینی و اینا پسره میره با یکی دیگه و دختره هم یه وب میزنه که
منتظرتم برگردی عشقم