حضرت محمد(ص) در الکافی، ج2، ص311 میفرمایند:



سه دسته اند که خداوند روز قیامت با آنها سخن نمیگوید و به آنها نگاه نمیکند و آنان را از گناهانشان پاک نمیکند و برای آنان عذابی دردناک است:

۱- پیر زناکار،

۲- حاکم ستمگر،

۳- فقیر متکبر.


امام صادق(ع) در بحار الانوار، ج7، باب16، ح15 میفرمایند:



هر روزی که فرا میرسد، به فرزندان آدم خطاب میکند: کار نیک انجام بده تا من در رستاخیز

به سود تو گواهی دهم. من موجودی ناپدیدارم، در گذشته نبوده ام و در آینده نیز نخواهم بود.

و آنگاه که تاریکی فرا میرسد، شب نیز چنین میگوید.

 

امام سجاد(ع) در دعای ششم صحیفه سجادیه میفرمایند:

هذا یوم حادث جدید و هو علینا شاهد و عتید.

امروز روز جدیدی است که در قیامت بر اعمال ما گواه است.


امام باقر(ع) در بحار الانوار، ج۷، باب۱۳، ح۱ میفرمایند:


روز قیامت خداوند به گنهکار میفرماید:

آیا به ناروایی این عمل آگاه بودی؟ اگر بگوید: آری، به او میفرماید: چرا به علم خود عمل

نکرده ای؟ اگر بگوید: نمیدانستم، به او خطاب میرسد: چرا فرا نگرفتی تا به آن

عمل کنی؟ بدینسان در مقام احتجاج، بنده گنهکار مغلوب میگردد

و خداست که بر بندگان خود حجت دارد.


امام کاظم (ع) در الکافی، ج۲، ص۱۹۳ میفرمایند :


خداوند در روی زمین بندگانی دارد که برای رفع نیازمندیهای مردم میکوشند. اینان در روز قیامت در امان اند. کسیکه مومنی را شاد کند، خداوند روز قیامت دل او را شاد میکند.


حضرت محمد (ص) در بحار الانوار، ج۷، باب۱۶، ح۱۵ میفرمایند :


روز قیامت، زمین، بر هر عملی که از مرد و زنی بر آن سر زده است، گواهی میدهد 

و میگویداوفلان عمل را در فلان روز انجام داده است.

سوره انفطار: آنگاه هر کس بداند که چه کرده است.


آنگاه که آسمان ز هم بشکافد و

آنگاه که ستارگان پراکنده شوند و

آنگاه که دریاها از جا برکنده گردند و

آنگاه که قبرها زیر و زبر شوند ....


زندگانی حضرت محمد(ص) صفحه ۱۹۹


شیخ صدوق در کتاب عیون به سند خود از امیرالمومنین(ع) روایت کرده که فرمودند:

به اتفاق فاطمه نزد پیامبر(ص) رفتیم، او را گریان یافتیم، چون علت را جویا شدیم فرمودند:

شبی که به آسمانها رفتم زنانی از امت خود را در عذابی سخت دیدم.

زنی را به موی سرش آویزان دیدم که مغز سرش به جوش آمده بود و آن زنی بود که موی

سر خود را از مردان نامحرم نمی پوشانید. و دیگر زنی را به زبان آویزان دیدم که از آب جوشان

جهنم در حلق او میریختند و او زنی بود که با زبانش همسر خود را آزار میداد. دیگری را دیدم

که گوشت تنش را میخورد و آتش از زیر او فروزان بود و او زنی بود که بدن خود را برای مردم

آرایش میکرد. دیگری زنی بود که پاهایش را به دستهایش بسته و مارها و عقربها بر سرش

ریخته بودند و او زنی بود که به طهارت بدن و لباس خود اهمیت نداده بود و برای جنابت و

حیض غسل نمیکرد و نظافت نداشت و نسبت به نماز خود بی اهمیت بود. دیگری زنی بود که

به پستانهایش آویزان بود و آن زنی بود که از همسر خود در بستر اطاعت نمیکرد. و زنی را

کور و کر و گنگ در تابوتی از آتش مشاهده نمودم که مغز سرش از بینی او خارج میشد و

بدنش را خوره و پیسی فرا گرفته بود و آن زنی بود که از زنا فرزندی آورده و آن را به گردن

همسر قانونی اش انداخته بود. و زنی را دیدم که از پاهایش در تنوری از آتش آویزان کرده

بودند و آن زنی بود که بدون اجازه همسرش از خانه بیرون میرفت. و دیگر زنی را دیدم که

گوشت تنش را از پایین تا بالا به مقراض آتشین میبریدند و آن زنی بود که خود را در معرض

مردان قرار میداد. و زنی را دیدم که صورت و دستهایش سوخته بود و امعاء خود را میخورد و

آن کسی بود که وسائل زنا را برای دیگران فراهم می نمود. و یکی دیگر را دیدم که سرش

همچون خوک و بدنش مانند الاغ و به هزار هزار نوع عذاب گرفتار بود و آن زنی بود سخنچین

و دروغگو. و زنانی را به صورت سگ دیدم که آتش از پایین در شکمش می ریختند و از

دهانش بیرون می آمد و فرشتگان با چکشهای آهنین بر سر و بدنشان میکوفتند و آن زنان

خواننده و نوازنده بودند. آنگاه حضرت(ص) فرمودند:

وای به حال زنی که شوهر خود را به خشم آورد و خوشا به حال زنی که همسرش از او راضی باشد.


آنها كه سوز سينه ندارند و شوق يار



در روز حشر نعره ی وا حسرتا زنند