آیت الله مجتهدی تهرانی:


عالمی که به علمش عمل نکنه با شیطون یکیه

خدا به داد ماها برسه

حالا عالم چه با عمامه باشه چه بی عمامه

فرق نمی کنه.

حجت الاسلام ماندگاری یه روز تو برنامه سمت خدا میگفت:

(البته چون دقیقا یادم نیست، حرفای ایشون رو با تغییر میگم)

به نظرم مشهد بوده تو حرم بعد یه خانمی بدو بدو میاد سمت ایشون

که سوالی کنه یا ... نمیدونم

خلاصه ایشون میگه یه سوال از اون خانم پرسیدم:

اینکه شایسته است که شما اینجوری (بدو بدو دنبال یه مرد) رفتار کنید؟!


امام خمینی:


وقتی خودتون رو ساختید

تمام کاراتون کارهای الهی می شود

همه اعمالتون نورانی می شود

حرف که می زنید نور است

با گوش هم که می شنوید نور است

اصلا شما شدید نور

کوشش کنید این جهاد سازندگی رو در خودتون ایجاد کنید.


لا اله الا الله


سکینه دل و جان، لا اله الا الله --- نتیجه دو جهان، لا اله الا الله

ز شوق دوست به بانگ بلند می گوید --- همه زمین و زمان، لا اله الا الله


اسلام نگفته دو زن داشته باش و هر جور عشقته داشته باش!


حضرت محمد(ص):

و من کانت له امراتان فلم یعدل بینهما فی القسم من نفسه و ماله جاء یوم القیامه مغلولا مائلا

شقه حتی یدخل النار.

و کسی که دو زن داشته باشد و در امور زناشویی، با آنها بودن و امور مالی به عدالت با آنها رفتار

نکند در روز قیامت با تشنگی زیاد و بدن کج محشور می شود تا وقتی که وارد جهنم شود.

ثواب الاعمال و عقاب الاعمال شیخ صدوق صفحه ۶۰۴


یکی تو زرنگی یکی هم خودت


دو دخترخاله و دو پسرخاله فعلا زنده ن و بر و رویی هم مختصر

(گر تن سيمين بران كردت شكار ¤¤¤ بعد پيری بين تنی چون پنبه زار)

دخترخاله الف میره با پسرخاله ب دوست میشه

دخترخاله ج میره با پسرخاله ژ دوست میشه

اینا دوران طولانی مجردی رو با هم سر میکنن

وقت ازدواج که رسید

ب بدلیل اینکه الف اگه خوب بود با هیچ پسری دوستی نمیکرد و از کجا معلوم که با ک و ل و م هم ...

پس میره با ج ازدواج میکنه آخه خیال میکنه چون خودش با ج دوست نبوده دیگه ج OK

‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ژ هم به همين دليل ميره خواستگاری الف با اين توهم که دیگه الف very good

بعد می بینی این دو پسرخاله شدیدا با هم رفت و آمد خونوادگی دارن!

دانای نقطه ضعف ها در سوره عروس قرآن می فرماید:

حور مقصورات فی الخیام ۷۲ لم یطمثهن انس قبلهم و لا جآن ۷۴

حورانی پرده نشین در خانه ها ۷۲ دست هیچ انسان و جنّی پیش از شوهرانشان به آنها نرسیده ۷۴

تبرک اسم ربک ذی الجلال و الاکرام ۷۸


اسلام پيشرفت بكند اما نه به هر قيمتی.



حضرت محمد(ص) پسری به نام ابراهیم داشت

ابراهیم در کودکی از دنیا رفت. پیامبر(ص) از مرگ فرزندش بسیار غمگین شد.

اما صبر خود را از دست نداد. اتفاقا همانروز، خورشید گرفت.

بعضی از مردم تصور می کردند که خورشید در مرگ فرزند پیامبر عزادار شده است.

پیامبر(ص) که همیشه می کوشید مردم را از گمراهی نجات دهد، فرمود:

خورشید گرفتگی به غم یا شادی ما ربطی ندارد بلکه نشانه ای از نشانه های قدرت خدا

و نظم جهان است.

سپس، به آنان آموخت که چگونه هنگام خورشید گرفتگی یا ماه گرفتگی یا آمدن زلزله و مانند آن

نماز آیات بخوانند و بزرگی و توانایی خدا را به یاد بیاورند.


خلوت با خدا


كسی كه به ياد خدا باشد محبوب خدا می ‌شود.

غير از اين (محبوب خدا شدن بدون ياد او) معنا ندارد.

روشن است كه آنانی كه در ياد خدا خالص‌تر و جلوتر باشند، به او نزديك ترند.

همنشينی با خدا كه همان ذكر است در پناه بودن از دشمن خداست

چه آن دشمن شيطان باشد چه نفس امّاره.


در قلمرو صبر



در مسیر تند باد ماندن خصلت ریشه داران است.


معبودا...



دل نبندم به کسی

روی نیارم به دری

تا تو رویای منی

تا تو مددکار منی


الهی ...



با که گویم غم دل جز تو که دلدار منی **** همه عالم اگرم پشت کند یار منی


ع ش ق


بر خاطر ما گرد ملالی ننشیند --- آینه صبحیم و غباری نپذیریم

ما چشمه نوریم بتابیم و بخندیم --- ما زنده عشقیم نمردیم و نمیریم


با درد بساز


با درد بساز چون دوای تو منم ==== در کس منگر که آشنای تو منم

گر بر سر کوی عشق ما کشته شوی ==== شکرانه بده که خونبهای تو منم


آنتونی رابینز:



هر چه برای رسیدن به اهدافتان تعهد بیشتری داشته باشید

زودتر به آنها خواهید رسید.


در قلمرو بصیرت



هر روز در اطراف ما هزاران سیب از درخت به زمین می افتد

آنچه وجود ندارد دید نیوتونی است.


حفظ چادر سد فحشا می شود


در کلاس حفظ تقوا و شرف ..... دختران درند و چادر چون صدف

حفظ چادر حفظ دین و مذهب است ..... شیوه زهرا و درس زینب است

حفظ چادر نص قرآن مجید ..... قفل جنت را بود تنها کلید

حفظ چادر سد فحشا می شود ..... رو سفیدی نزد زهرا می شود


آیت الله مکارم:



کف زدن مانعى ندارد، امّا در مساجد و حسینیّه ها ترک شود.


و اتوب الي الله


ز هر چه غیر یار استغفر الله """"" ز بود مستعار استغفر الله

دمی کان بگذرد بی یاد رویش """"" از آن دم بی شمار استغفر الله

سر آمد عمر و یک ساعت ز غفلت """"" نگشتیم هشیار استغفر الله

نکردیم یک سجودی در همه عمر """"" که آید آن به کار استغفر الله

ز کردار بدم صد بار توبه """"" ز گفتارم هزار بار استغفر الله


عصبانیت، انتقام اشتباهات دیگران را از خود گرفتن است.


امام علی(ع):

مَنِ اطَّرَحَ الْحِقْدَ اسْتَراحَ قَلْبُهُ وَ لُبُّهُ.

هر كس كينه را از خود دور كند قلب و عقلش آسوده مي گردد.

غررالحكم، ح 8584


تنبيه الخواطر، ج 2، ص 122


حضرت محمد(ص):

حبُّ الدّنيا و حبّ اللهِ لا يجتمعان في قلبٍ ابداً.

حب و دوستی دنيا با حب خدا هرگز با هم در يك قلب جمع نمي شوند.

آیت الله مجتهدی تهرانی:


وقتی روزه می گیری گوشِتم باید روزه باشه

چشمتم روزه باشه

موی سرتم روزه باشه

پوستتم روزه باشه

تمام اعضا و جوارحت روزه باشه

من اگه روزه بگیرم به نامحرمم نگاه بکنم

چشمم روزه نی

غیبت کنم زبونم روزه نی

زن موشو به نامحرم نشون بده موی سرش روزه نی

صورتشو نشون بده پوست بدنش روزه نی

این روزه خاصیتی نداره.


انسانیت آرزوست ...


تا زنده ای حق نداری به پدر و مادرت حتی یکبار اف بگی

چرا؟!

خدا جواب میده:

همین مادرت حدود ۹ ماه تو رو حمل کرده و هر روز رنج روی رنج، ناتوانی روی ناتوانی

خدا برای این رنج ارزشی فوق العاده قائله

و از تو برای پدر و مادرت تا آخر عمرت یک بله قربان گو میسازه

چطور انسانی هستیم که وقتی مادری از دوران بچگی رویای مادر بودن رو در سر میپرورونه

و با هزار امید و آرزو و بعد از چند سال انتظار

تمام ثمره زندگیش میشه یه دختر

و این دختر وقتی از خونه میره بیرون، تا برمیگرده

مادر هزار بار میمیره و زنده میشه

مادر دخترشو به دست خدای خوبیها میسپاره و واسه پاک موندنش چه دعاها که نمیکنه

و چه اشکها که نمیریزه

چطور انسانی هستیم که به امانتی که خدا به دست ما سپرده خیانت می کنیم

و خدایی رو که ما رو خلیفه قرار داده

و امانت هایی که از امثال چنین مادرانی قبول کرده و به دست ماها سپرده، رها می کنیم؟!

چطور میتونیم

با دختری که ذاتش بر سادگی بنا نهاده شده و زود اعتماد میکنه و گول میخوره، خلوت کنیم؟!

خاک قلب یک دختر چنان حاصلخیزی شدیدی دارد که

با یک "دوستت دارم" چنان که رسول الله(ص) فرمود تا آخر عمر پایبند می شود

و این بذر نارس را با عشق و محبتی خدادادی باغبانی کرده

و از آن درختی تنومند عمل می آورد

اما چه می شود این درخت را اگر که روزی دیگر از طرف ... آبیاری نشود.

آنگاه كه خورشيد در هم پيچيده شود.

و آنگاه كه ستارگان به خاموشى گرايند.

و آنگاه كه كوهها به حركت درآيند.

و آنگاه كه حيوانات وحشى گرد هم آيند.

و آنگاه كه درياها به جوش آيند.

از دختر زنده به گور شده پرسيده شود.

آیا زنده به گور کردن روح یک دختر صدها بار زشت تر از زنده به گور کردن جسم او نیست؟!


آقای قرائتی:


۱- آرایش خانم ها بیرون خونه درست نیست.

۲- بعضی بوتیک ها، بعضی فروشگاه ها پشت ویترین یه چیزایی میذارن (نذارن بهتره)

۳- هر عکسی رو آدم دست هر کسی نده. افرادی آلبوم های عکس دارن با خانمشون تو عروسی

اینا رو باید یه جایی مخفی نگه دارن. یه وقت یکی از اینا رو در میارن آبرو ریزی میکنن.

افرادی هستند که مریضن.


به نفع جبهه تشيع


ماءمون چون در ميان يك سلسله تنگناهاي سياسى قرار گرفته بود

براى رهايى از اين تنگناها، تصميم ‏گرفت ‏خود را به خاندان پيامبر(ص) نزديك سازد

از سوى ديگر، عباسيان از اين روش مامون كه احتمال مى‏رفت ‏خلافت را از بنى عباس به علويان

منتقل سازد، سخت ناراضى بودند و به همين جهت‏ به مخالفت ‏با او برخاستند و چون امام رضا(ع)

توسط مامون مسموم و شهيد شد آرام گرفتند و خشنود شدند و به مامون روى آوردند.

مامون كار زهر دادن به امام را بسيار سرى و مخفيانه انجام داده بود و سعى داشت جامعه از اين

جنايت آگاهى نيابد و از همين رو براى پوشاندن جنايات خود تظاهر به اندوه و عزادارى مى‏كرد

اما با همه پرده پوشى و رياكارى، سرانجام بر علويان آشكار گرديد كه قاتل امام جز مامون كسى

نبوده است، لذا سخت دل آزرده و خشمگين گرديدند و مامون بار ديگر حكومت‏ خويش را در معرض

خطر ديد و براى پيشگيرى از عواقب امر، توطئه ديگرى آغاز كرد و با تظاهر به مهربانى و دوستى

نسبت ‏به امام جواد(ع) تصميم گرفت دختر خود را به حضرت تزويج كند تا استفاده‏اى را كه از

تحميل وليعهدى بر امام رضا در نظر داشت از اين وصلت نيز بدست آورد.

بر اساس همين طرح بود كه امام جواد را در سال 204 ق يعنى يك سال پس از شهادت امام رضا از

مدينه به بغداد آورد و به دنبال مذاكراتى كه در جلسه مناظره امام با يحيى بن اكثم گذشت، دختر

خود «ام الفضل‏» را به همسرى حضرت در آورد.

1- با فرستادن دختر خود به خانه امام، آن حضرت را براى هميشه دقيقا زير نظر داشته باشد

و از كارهاى او بي خبر نماند.

2- با اين وصلت، به خيال خويش، امام را با دربار پر عيش و نوش خود مرتبط و آن بزرگوار را به لهو و

لعب و فسق و فجور بكشاند و بدين ترتيب بر قداست امام لطمه وارد سازد.

3- با اين وصلت علويان را از اعتراض و قيام بر ضد خود باز دارد و خود را دوستدار و علاقه‏مند به

آنان وانمود كند.

4- هدف چهارم مامون، عوام فريبى بود. چنانكه گاهى مى‏گفت: من به اين وصلت اقدام كردم تا

ابوجعفر از دخترم صاحب فرزند شود و من پدر بزرگ كودكى باشم كه از نسل پيامبر(ص)

و على بن ابى طالب است. اما خوشبختانه اين حيله مامون نيز بى نتيجه بود زيرا دختر مامون

هرگز از امام جواد عليه السلام فرزندى به دنيا نياورد.

اينها انگيزه‏هاى مامون از اين ازدواج بود.

امام جواد عليه السلام چرا با اين ازدواج موافقت كرد؟

از آنجا كه بى هيچ شكى، امام اهداف و مقاصد واقعى مامون را از اين گونه ‏كارها مى‏دانست

و نيز مى‏دانست كه او همان كسى است كه مرتكب جنايت ‏بزرگ قتل پدرش امام رضا(ع) شده

به نظر مى‏رسد كه موافقت امام با اين ازدواج بر اثر فشارى بوده است كه مامون از پيش بر امام

وارد كرده است، زيرا ازدواجى اينچنين، تنها به مصلحت مامون بوده است نه به مصلحت امام.

نيز مى‏توان تصور كرد كه نزديكى امام به دربار مى‏توانست مانع ترور حضرت از طرف معتصم و

عامل پيشگيرى از سركوبى سران تشيع و ياران برجسته امام توسط عوامل خليفه باشد

و اين، به يك معنا مى‏توانست ‏شبيه قبول وزارت هارون الرشيد از طرف على بن يقطين

يعنى نفوذ در دربار خلافت‏ به نفع جبهه تشيع باشد.


قسمت من بود که با تو باشم


دلم با دیگرون ولی غریب بود --- از عشق دلم یه عمره بی نصیب بود

تا تو منو دیدی و خوب شناختی --- تو کنج قلبت برام خونه ساختی

دلت مثل دل من اسیر لحظه ها بود --- به درد بی همزبونی همیشه مبتلا بود

قسمت من بود که با تو باشم


تو بگو


دلم چندین سال است روزه ی عشق گرفته است


اذان افطارش را تو بگو


خدایا...


جهانم بی تو "الف" ندارد


واسه گلدون دلم تو گل شقایقی


تو دست من اگه ستاره باشه ¤¤¤ روشنی چشم تو رو نداره

بدون همیشه آرزوم همینه ¤¤¤ قاصد عشق پیام تو بیاره

توی دریاچه عشق تو همیشه قایقی ¤¤¤ واسه گلدون دلم تو گل شقایقی

خنده هات امید بودن منه ¤¤¤ چراغ زندگیم با تو روشنه

انتظار دیدنت همیشه تو چشامه ¤¤¤ لحظه اومدنت خنده روی لبامه


مرگ


اونی که پله ها رو دو تا یکی هول می زنه سمت ....؟

یا اونی که میدونو خالی می کنه و زادگاهشو ۳ طلاقه؟

چشاشو با صبر چنگ می زنه که آبی نمونه و آبی زلال آسمون مردونگی بی غبار بمونه

دلش خونِ اما از چشاش بیرنگ و یکرنگ می جوشه

تو خودش میشکنه ولی بند میزنه که حریم نشکنه

با خودش درگیر ِ واسه باریدن

پای خودش گیر ِ اما به فکر آفتاب زده هاست

به کسی که سینشو می شکافه مروارید هدیه میده

پا می خوره اما بالا می بره

اونی که دیگه به درد نمی خوره تو آغوشش جا داره ...


یک مرتبه هم عمل نشان باید داد


ای دوست برای دوست جان باید داد

در راه محبت امتحان باید داد

تنها نبود شرط محبت گفتن

یک مرتبه هم عمل نشان باید داد


کتاب العیال، ج۱، ص۱۷۳


روزی پیامبر(ص) گرماگرم سخن گفتن با یاران بود. پسر بچه ای آمد و به نزد پدر خود که درگوشه

 ای از مجلس نشسته بود رفت. پدرش دستی بر سر او کشید و او را بر زانوی راستخود

 نشانید. اندکی بدین حال بود که دختر خردسال آن مرد نیز آمد و به طرف پدرش رفت، چونبه

 نزدیک او رسید مرد دستی به سرش کشید و در کنار خود بر زمین نشانید. پیامبر خدا کهتبعیض

 و بی عدالتی او را مشاهده کرد، به او فرمود: چرا او را بر زانوی چپ خود ننشاندی؟آنمرد که به

 رفتار نادرست خود پی برده بود به دستور پیامبر عمل کرد و دخترش را بر زانویدیگر نشانید.

 رسول الله(ص) فرمودند: الآن عدالت را رعایت کردی.