الهی ....
الهی، کامم را به حلاوت تلاوت کلامت شیرین بدار.
الهی، کامم را به حلاوت تلاوت کلامت شیرین بدار.
هزار بار پیاده طواف کعبه کنی --- قبول حق نشود گر دلی بیازاری بده تو ملکت و مال و دلی به دست آور --- که دل ضیا دهدت در لحد شب تاری
عشق او به یکایک ما بیش از مهر مادر به یگانه فرزندش است به خداوند اعتماد کنیم آنگاه هرگز دچار اندوه نخواهیم شد اعتماد به خداوند به معنای دانستن چراها نیست اعتماد به خدا یعنی بدانیم که خداوند در کنار ماست.
تو مرا صدا بزن بنده من بنده من من تو را صدا زنم خدای من خدای من بر در خانه تو بهترین هدیه من ذکر من ناله من دعای من خدای من
نپرس كاسه های خالی از آن كيست
قصه نی و نیستون و ز هم جدا شدن قصه یکی شدن از خود و من رها شدن مردن در خود و بس زنده شدن به دیگری آهی در تاب و تاب در تن خود فنا شدن پشت اون پرده و دیوار خبرهاست که ما بی خبریم چشم دیدن میخواد دل بریدن میخواد
مهر تو نشست در دل شد صاحب این منزل غافل ز حقیقت شد هر کس ز تو شد غافل
نتوان ترک تو ای فاتح دلها کردن که محال است دگر مثل تو پیدا کردن
برق نگاهت زندگی ام را روشن کرد.
یاد تو همیشه در ذهنم عشق تو همیشه در قلبم و عطر مهربانیت همیشه در مشامم جاریست.
هشيارى من بگير و مستم بنما سر مست ز بـــــــاده الستم بنما بر نيستيم فزون كن از راه كَرم در ديده خود هر آنچه هستم بنما
خدایـــــــــــــــا تو همه را می بینی و هیچکس تورا نمی بیند!!!