بحار الانوار، ج 76، ص 320


حضرت محمد(ص):

افضل اعمال امتي قراءة القرآن نظراً و تکثير الصلوات علي النبي و السواک و شرب العسل.

بهترين اعمال امت من:

۱- قرائت قرآن از روی آن

۲- و زياد صلوات فرستادن بر پيامبر

۳- و مسواک کردن

۴- و خوردن عسل است.

غرر الحكم، ص 170


امام علی(ع):

بئسَ الطعامُ الحرام.

بد خوراكی است مال حرام.


چرا امام حسن عسکری(ع) به حج نرفتند؟!


امام حسن عسکری(ع) از بدو تولد در سامرا و محله عسکر تحت نظر بود و اجازه خروج به ایشان

داده نمی شد. بنابراین چون امام علی الظاهر نمی توانست بدون اجازه دولت عباسیان

از محله عسکر خارج شود و نیز نقلی که ایشان را اجازه داده باشند که

به سفر حج مشرف بشود وجود ندارد، لذا ایشان علی الظاهر به سفر حج نرفته اند.


غرر الحكم، ح 3235


امام علی(ع):

اشدُّ النّاسِ عذاباً يَومَ القيامةِ اَلْمُسْتَخطُ لِقضاءِ الله.

معذّب ترين مردم در روز قيامت كسی است كه از قضای خداوند ناخشنود باشد.


آقای مکارم:


چت کردن با جنس مخالف اشکال دارد

و غالباً پیامدهاى منفى به همراه دارد، مگر این که مقدّمه ازدواج باشد.

که در این صورت به مقدارى که جهت ازدواج لازم است، اشکالى ندارد.

آقای مکارم:


جایز نیست مردان خود را شبیه زنان کنند

ولى اصلاح جزیى و مرتّب کردن بعضى از قسمتها که منظره خوشایندى ندارد

اشکالى ندارد.


آقای مکارم:


ردّ مظالم، منظور حقوق الناس قطعى یا احتمالى است که

صاحب آن دقیقاً شناخته شده نیست

که با اجازه حاکم شرع صرف نیازمندان مى گردد.


وسائل الشيعه، ج 6، ص 169


امام علی(ع):

حملة القرآن في الدنيا عرفاء اهل الجنة يوم القيامة.

حاملان (همراهان) قرآن در دنيا، عرفاء بهشت هستند در روز قيامت.

وسائل الشيعه، ج 13، ص 352


حضرت محمد(ص):

الوصية حق علي کل مسلم.

وصيت کردن، وظيفه هر مسلمانی است.

امالی صدوق، ص 656


حضرت محمد(ص):

مَنْ اَنْکرَ إمامَةَ عَلِيٍّ بَعْدِي کمَنْ أنْکرَ نُبُوَّتِي فِي حَيوتِي وَ مَنْ أنْکرَ نُبُوَّتِي کانَ کمَنْ أنْکرَ رُبُوبِيَّةَ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.

کسي که امامت علی را بعد از من انکار کند، نبوت مرا انکار کرده است و

کسي که نبوت مرا انکار کند، ربوبيت پروردگار را انکار کرده است.

الکافی، ج 2، ص 158


قال الامام الصادق(ع) في قَولِه تَعَالي: (وَ قُل لَهُمَا قَولاً کرِيما): إن ضَرَبَاک فَقُل لَهُمَا غَفَرَ اللهُ لَکمَا.

امام صادق(ع) درباره آيه «و با آن دو به شايستگی سخن بگو» فرمود:

اگر تو را کتک زدند، بگو: خدا شما را بيامرزد.


جبران غیبت


آقای مکارم شیرازی:

در صورت امکان و عدم مفسده باید از غیبت شونده حلالیّت بطلبد

در غیر این صورت

لازم است به قدرى براى او کارهاى خیر انجام دهد تا یقین به رضایت وى حاصل شود.

جوایز بانکها


آقای مکارم شیرازی:

استفاده از جوایز بانکها اشکالى ندارد.

میزان الحکمه، جلد 1، ص 54


امام علی(ع):

الدُّنیا أمَد، الآخرةُ أبَدٌ.

دنیا تمام شدنى است، آخرت همیشگى است.


پیروی رسول کن


سرور اولیا نبی است و از پس مصطفی علی است

خدمت مصطفی کن و همت مرتضی طلب

پیروی رسول حق، دوستی حق آورد

پیروی رسول کن، دوستی خدا طلب


بحارالانوار، ج 93، ص 312


حضرت محمد(ص):

الداعي بِلا عمل كالرّامي بلا وَتَرَ.

دعا كننده ای كه عمل و كردار نيك ندارد، همانند تيراندازی است كه بدون كمان تير را پرتاب مي كند.


غررالحكم، ح 5233


امام علی(ع):

أفْضَلُ الْإيمانِ الْأَمانَةُ.

برترين ايمان، امانت داری است.


بحار الانوار، ج 93، ص 20


امام صادق(ع):

مَنْ مَنَعَ قيراطاً مِنَ الزّكاةِ فَلْيَمُتْ اِنْ شاءَ يَهُودياً و اِنْ شَاءَ نَصرانياً.

كسي كه قيراطي (يك بيست و چهارم دينار) از زكات را نپردازد، اگر بميرد، بر دين يهود

يا نصاری مرده است.


فریب یک دختر


دختری به همراه دوست پسر خود از یکی از شهرستان ها به تهران آمده و در

ترمینال جنوب تنها و بی سرپناه دستگیر شده است.

از او می پرسم که برای چه به تهران آمدی؟

می گوید: با نامزدم!

آمدیم تهران عقد کنیم و با هم کار کنیم و زندگی خوبی را درست کنیم.

می گویم: از نامزدت خبر داری؟ می دونی الان کجاست؟

درحالی که گریه می کند و اشک هایش آرام و قطره قطره روی گونه هایش می ریزد، می گوید:

چند روز پیش که با دوستم تلفنی صحبت می کردم، می گفت که با دخترخاله اش عقد کرده

و قرار است چند ماه دیگر عروسی کنند.

می گویم:

پس معلوم می شود که چندان هم به تو علاقه نداشته.

شانه هایش را بالا می اندازد و پاسخی نمی دهد.

می گویم: چطور با هم آشنا شدید؟

می گوید: یک بار که به خانه دوستم رفته بودم با او آشنا شدم

و پس از چند بار که او را دیدم، مرا به خانه اش دعوت کرد و به هم علاقه مند شدیم

و قرار فرار و ازدواج گذاشتیم.


لئو تولستوى، نويسنده برجسته، افسانه‌اى و مشهور روسى:


هر كس بخواهد به سادگى و بى پيرايگى اسلام پى ببرد

بايد قرآن را مورد مطالعه قرار دهد

در آن‌جا قوانين و تعليماتى بر مبناى حقايق روشن و آشكار صادر

و به طور ساده براى عموم بيان شده است

در اين كتاب آيات فراوانى است

كه به‌ خوبى بر مقام اعلاى اسلام و پاكى روح و روان آورنده آن گواهى مى دهد.

هر كسى بخواهد

سادگى پيام الهى، بى‌پيرايگى اسلام، عظمت كلام و طراوت سخن را دريابد

قرآن بخواند.


بین بدبختی و بلاهایی که در زندگی، خداوند برای مومنین ایجاد می کند، تفاوت قائل بشویم.


بايد توجه داشته باشيم كه بلا براي مؤمنين واقعي، نعمت است. چرا كه آنها را نسبت به دنيايي كه

فاني و زودگذر است، بي ميل مي كند. و آنها را متوجه خداوند و آخرت مي نمايد.

به اين خاطر بيشتر مواظب اعمال خود هستند و براي آخرت خود كار مي كنند.

در نتيجه اهل بهشت مي شوند.

همچنين چون بر اين مصائب صبر مي كنند و در هر صورت شكرگزارند اين صبر بر بلايا

موجب ارتقاء درجه ي آنان مي شود.

با اين ديد، اين مصائب و بلايا، خير محض و نعمت بزرگ خداوند بر بندگانش مي باشد.

پس نبايد اسم اين ابتلائات را بدبختي گذاشت.

بدبخت كسي است كه از چشم خدا افتاده باشد و وقتي از چشم خدا افتاد

او را در اين دنيا متنعم مي سازد و مال و منال و دارايي هاي زيادي به او مي دهد و او نيز

مشغول آن نعمتهاي ماديِ ظاهري مي شود و از ياد خدا و آخرت غافل مي گردد

چنين انساني به خاطر غفلت و غوطه ور شدن در گناهان، اهل آتش مي شود.

خداوند متعال در قرآن كريم مي فرمايد:

كَلاَّ إنَّ الْإنْسانَ لَيَطْغى‏ (6) أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‏ (7)

حقّاً كه انسان سركشى مى‏كند، همين كه خود را بى‏نياز پندارد.

در حالات عارف بزرگ، آيت الله سيد علي قاضي طباطبايي، نقل مي شود كه

ايشان هر وقت اوضاع ماليشان سخت تر مي شد، بشاش تر مي شدند.

و هر وقت كه اوضاع زندگي برايشان آسانتر مي شد، آشفته و نگران مي گشتند

كه مبادا از چشم خداوند افتاده باشند.

چون ايشان به استنادِ احاديث ائمه(ع) مي دانستند كه

خداوند بندگان خوب خود را بيشتر بلا مي دهد.

البته نبايد تصور كرد كه اين بلايا بندگان مؤمن خدا را اذيت مي كند و از اين سختي ها در عذابند

بلكه آنها به قضاي الهي راضي هستند.

و از بندگي و صبر در راه خداوند لذت روحي مي برند.

خداوند لذاتي را به اين بندگانش مي چشاند كه قابل وصف نمي باشد

و قابل مقايسه با لذات دنيوي نمي باشد.

از عارف بزرگ، آيت الله بهجت، نقل كرده اند كه

ايشان بعد از نماز خطاب به اطرافيانشان كرده و گفته بودند:

اگر سلاطين عالم مي دانستند كه نماز اين قدر لذت دارد دنبال لذات ديگر نمي رفتند.

و علامه حسن زاده ي آملي از عرفاي بزرگ در كتاب مناجات نامه خود آورده اند:

خدايا با اجازه ات نام اين دنيا را عشق آباد گذاشتم.

يعني ايشان از عبادت و بندگي خداوند لذت مي برند و از زندگي در دنيا

و سختي هاي آن در رنج نيستند.

پس دنيا براي مؤمنين در هر حالت، چه در سختي باشد و چه در راحتي

جاي رنج نيست و احساس درد و رنج نمي كنند

و هر چند بدنهايشان در رنج باشد؛ روح و روانشان در آسايش و نشاط است.

هميشه از زندگي خود راضي بوده و احساس خوشبختي مي كنند

و در هر حال از زندگي خود لذت مي برند

لذتي كه به وصف نمي آيد

و قابل مقايسه با لذات جسماني و دنيوي نيست و غير مؤمنين از آن محروم هستند.


آقای مجتهدی تهرانی:


خدایا موفقمون کن

که روزه رو برای ترس جهنم نگیریم

برای طمع بهشت نگیریم

برای عظمت تو روزه بگیریم.


آقای مجتهدی تهرانی:


اولیای خدا در بندگان مخفین

(به کسی که شغلش جمع کردن آشغالاست) نگو آشغالی

بگو

آقا، آقا

شاید خدمت امام زمان(ع) برسه همین

چه میدونی؟

شاید ولی خدا باشه

بندگان خدا رو کوچیک نشمارین

شاید ولی خدا باشن.


الهی ...



¤¤¤ الهی جانب من کن نگاهی ¤¤¤ مرا بنما بسوی خویش راهی ¤¤¤

¤¤¤ الهی ای غمت سودای جانم ¤¤¤ بکن رحمی که یا رب ناتوانم ¤¤¤


زبان



زبان استخوان ندارد اما به راحتی استخوان ها را در هم می شکند.


آروزی من...........



آرزو دارم دلت از غصه ها خالی شود 


سهم تو از زندگی یک عمرخوشحالی شود

لامارتین، شاعر و نویسنده و سیاستمدار بزرگ فرانسوی:



محمد(ص) شخصی است مافوق بشریت، پس بدون شک باید گفت:

او فرستاده خداست.


در قلمرو دین اسلام و زیر سایه قرآن باشیم و به حرفای صد من یه غاز توجهی نکنیم.


دو نفر که همدیگر را خیلی دوست داشتند و یک لحظه نمی توانستند از هم جدا باشند

با خواندن یک جمله معـــروف از هــم جـــدا می شــوند تا یکدیگر رو امتحان کنند و هــر کــدام در

انتظار دیگــری همدیگر را نمی بینند. چون هر دو به صورت اتفاقی به این جمله معروف بر می خورند:

عشقت را رها کن اگر خودش برگشت مال توست و اگر برنگشت از قبل هم مال تو نبوده!


تفاوت «فتواى به احتیاط» با «احتیاط در فتوا» را در ضمن مثالى گویا بیان فرمایید.


فتواى به احتیاط آن است که مجتهد دستور به احتیاط بدهد.

مثلا بگوید:

اگر دو ظرف آب وجود دارد و مى دانى یکى از آن دو نجس است

امّا نجس را نمى شناسى باید احتیاط نموده و از هر دو اجتناب کنى.

ولى احتیاط در فتوا این است که مثلا بگوید:

قناعت کردن به یک تسبیح اربعه در رکعت سوم و چهارم اشکال دارد

و احتیاط آن است که سه مرتبه بخوانى.


درس و مشق!


دختر: بابا مي تونم برم پيش دوستم درس بخونم؟

بابا: نه نميشه، برو تو اتاقت درس بخون.

دختر: چرا آخه بابا؟

پدر: واسه اينکه سالها پيش، مامانت هم ميومد پيش من درس بخونه!