برداشتی شخصی از نجوا ها و در ِ گوشی ها و عشقبازی های امام سجاد(ع) با الله تعالی
الهی ای خدایی که مالِ منی ان کان قل زادی فی المسیر الیک درسته که شیرین کاری هایی برای جلب رضایتت نداشتم و نتونستم اونطور که باید تو رو خاطرخواه خودم کنم فلقد حسن ظنی بالتوکل علیک اما برای ندید گرفتن اینهمه خطا و کم کاری دست به دامن خودت شدم اسالک یه چیزی ازت میخوام، این خواسته رو هر یاخته تنم فریاد می زنه بسبحات وجهک التماست می کنم به زیبایی هات که بهم نه نگی ان تمتع بالنظر الیک خواهشم اینه که بذاری خوب نگات کنم مریدا وجهک بدجور میخوامت، آخه هر دومون مقصریم، تو به خاطر نهایت زیبایی و من به خاطر بلند پروازی طارقا بابک واسه همین در خونتو زدم که با نیم نگاهی تا ابد مستم سازی فافعل بی ما انت اهله و لا تفعل بی ما انا اهله میدونم خواهش بینهایت بزرگیه، تو آدمایی رو آفریدی که با دیدنشون دل میلرزه چه برسه به خودت که خالق اونایی، فرق عدد ۱۰۰ رو با عدد بینهایت تو ریاضیات به خوبی فهمیدم اما من این حرفا سرم نمیشه، من خودتو میخوام برحمتک یا ارحم الراحمین میدونم که میدونی که ول کن ِ ماجرا نیستم، میدونی که میدونم که بخاطر مهربونیات بوده که منو آفریدی، پس به همون مهربونیات متوسل میشم ای کسی که زود دلِت به رحم میاد و راضی میشی. بخشی از مناجاة الراغبین